مشاوره و روانشناسی

مطب مشاوره و روانشناسی-نیاوران

مشاوره و روانشناسی

مطب مشاوره و روانشناسی-نیاوران

تحلیل رفتار فرد خود شیفته در رابطه

دو ترس بزرگی که انسان ها در روابط میان فردی به ویژه در روابط خصوصی و صمیمانه دارند ترس از محصور شدن (کنترل شدن توسط هر شخص دیگری ) و ترس از طرد و رهان شدن است و برای غلبه بر این ترس ها،بزرگ ترین خواسته های انسان نیاز به پیوند و در مقابل نیاز برای فضا داشتن و فردیت است.این شوخی بزرگ هستی است! چیزی که راه انداز مشکلات است!و به همین ترتیب ارتباط زن و شوهر این موضوع همگانی هستی را تا انتها ادامه می دهد.افراد با صفات خود شیفته نیز هر دوی این ترس ها را تا انتهای روابط با افراد مهم زندگی شان دارند،به عبارتی،اشتیاق برای نزدیکی و همزمان ترس از آن.

زمانی که افراد خود شیفته بالغ میشوند،به این اعتقاد نا معقول پناه می برند که شخصی که آنها به عنوان شریک زندگی انتخاب کرده اند عشق کامل را برای آنها به ارمغان خواهد آورد و همه آسیب ها و تحقیرهای گذشته در زندگی شان را جبران خواهد کرد.افراد با صفات خود شیفته ی شدید آرزوی عشق ایده آل را برای تسکین احساس شکننده ی خود دارند.این آرزو برای بدست آوردن عشق بی قید و شرط،نیاز حل نشده ی باقی مانده از دوران کودکی است.در ذهن افراد خود شیفته،روز به روز شکافی بین عشق ایده آل و واقعی با شریک زندگی شان به وجود می آید.آنها آرزوی همزیستی با عشق ایده آل شده برای استوار کردن خود دارند،اما ترس این را دارند که توسط شریک زندگی شان آسیب ببینند و به دنبال پناهگاهی هستند که در آن به عنوان مرد یا زن خوب به نظر برسند و سعی می کنند تا تایید و تصدیق دیگران را به دست آورند.هنگامی که این به راحتی میسر نمی شود،احساس زخمی شدن،صدمه دیدن و مورد حمله قرار گرفتن می کنند.اعضای خانواده یاد می گیرند که از مقابله با آنها درباره ی رفتارشان عقب نشینی کرده و از «صدمه زدن به احساسات آنها» خودداری کنند.بدون اینکه کسی ترمز رفتار ناسالم و توهین آمیز آنها را بکشد،آنها می توانند تبدیل به فردی ظالم و ستمگر شوند.

توجه طلبی و به دنبال تایید بودن مداوم،آنها را در موقعیت مخاطره آمیز نیاز همیشگی به چیزی از کس دیگری قرار میدهد.همیشه حق را به خودشان میدهند و دیگران را در اشتباه می بینند.به ندرت کاستی های موجود در خودشان را می پذیرند.آسیب پذیری در عزت نفس،این افراد را نسبت به انتقاد یا شکست،خیلی حساس می کند.انتقاد از آنان،سبب دل آزاری،احساس حقارت،کم ارزشی،تهی بودن و پوچی در آنان می شود.اینان در برابر توهین،غضب یا هجوم متقابل و گستاخی نشان میدهند که بیشتر وقت ها چنین تجربه هایی به انزوای اجتماعی و یا تحقیر می انجامد.رابطه ها و عملکرد این اشخاص بیشتر مواقع،با مشکل رو به رو میشود.هیچگونه قوانینی را شامل حال خود نمی بینند و زمانی که گرفتار میشوند،احساس ندامت نمی کنند.با این حال برای هر ناسازگاری آشفته و مضطرب میشوند و از شکننده بودن عزت نفس خود رنج می برند.دروغ گفتن و تحریف واقعیت ،برای دست انداختن و مسخره کردن دیگران،در نظر گرفته میشود.آنها برای رنجی که به فرد دیگری تحمیل کردند،احساس گناه و پشیمانی ندارند و به محض اینکه از رفتارشان تبرئه نشوند خشمگین میشوند.


مطب مشاوره نیاوران

تهران - نیاوران - چهارراه مژده - جنب بانک پارسیان - ساختمان سروستان -ط2 

021-22711440

021-22710521

 

ما را در اینستاگرام دنبال کنید:

https://www.instagram.com/tehranmoshaver

 

ماهیت سلامت روان

به دلایل بسیار،تجویز و توصیف مشخصی که همه ی روان شناسان یا نظریه دانان شخصیت بر سر آن توافق داشته باشند،در باب شخصیت سالم نیست.برخی از نظریه دانان مدعی اند که ادراک ما از خود و دنیای پیرامونمان باید عینی باشد،حال آنکه عده ای دیگر استدلال می کنند که رفتار افراد سالم مبتنی بر نگرش ذهنیشان نسبت به واقعیت است.یافتن اختلاف میان این نظریه دانان،آسان است و یافتن نکات مشابه کمی تلاش می خواهد.شاید تنها نکته ای که همه شان کاملا با آن موافق باشند،این است که اشخاص سالم بر زندگی خویش آگاهانه تسلط دارندو اگر نه همیشه ،دست کم بیشتر اوقات می توانند با عقل و هوشیاری رفتارشان را هدایت کنند و مسئول سرنوشتشان باشند.انگیزه ی اصلی ما نیروی ناهوشیاری که بدانها آگاهی نداریم و از مهار کردنشان ناتوانیم نیستند.ظاهرا همه ی این نظریه دانان به نوعی توافق دارند که اشخاص سالم می دانند چیستند و کیستند.از نقاط ضعف و قدرت و فضایل و رذایل خویش آگاهند.خود را می پذیرند و به آنچه نیستند تظاهر نمی کنند.ویژگی دیگر سلامت روان که همه بر سر آن توافق دارند،ریشه کردن عمیق در زمان حال است.با اینکه به اعتقاد بیشتر نظریه دانان ،از تاثیر رویدادهای گذشته (به ویژه دوره ی کودکی) مصون نیستیم،اما همگی هم رای هستند که تجربه های اولیه به ما شکلی تغییر ناپذیر نمی بخشند.افراد سالم در گذشته زندگی نمی کنند.بعضی از نظریه دانان دورنمایی از آینده را برای شخصیت سالم حیاتی می دانند.اما توصیه نمی کنند آینده را جانشین حال سازیم.جهت گیری ما باید به سوی هدف ها و رسالتهای آتی باشد،ولی همواره باید از هستیمان آگاه باشیم و موافق آن زندگی کنیم.اشخاص سالم در آرزوی آرامش و ثبات نیستند،بلکه در زندگی مبارزه و هیجان و هدفها و تجربه های تازه می جویند.بدین ترتیب ممکن نیست تنها یک روایت یا یک نگرش درباره ی سلامت روان باشد که متناسب همه کس باشد.نتایج نگرش های پیرامون شخصیت سالم نه تنها در مورد افراد متفاوت،بلکه در سنین مختلف یک فرد واحد نیز متفاوت است.ارزشها و خواستها و نیازها و بیم ها و امیدهای ما در هر مرحله ی رشد و پرورش دگرگون میشود.شخصیت ما از کودکی تا نوجوانی ،از جوانی تا میانسالی و سپس تا کهولت پیوسته در تکامل است.آنچه در بیست سالگی برای خود می خواهیم،چه بسا در چهل سالگی برایمان نامناسب باشد.خوشبختانه هیچگاه از تکامل باز نمی ایستیم.ما تجربه های تازه کسب می کنیم و در نتیجه دگرگون می شویم.طرز لباس پوشیدن و فعالیت ها و ارزش های یک جوان هفده ساله برای فرد سی و پنج ساله مناسب نیست.پس چرا باید بپنداریم مسیر شخصیت سالم برای یک نوجوان همان راهی است که فرد بالغ باید در پیش گیرد؟اما در هر یک از مراحل تکامل،چگونه راه درست را می یابیم؟راه درست را با همان روشی دریابیم که در هر دوره ی زندگی آنچه برایمان مناسب است می آموزیم.روشهای متفاوت زندگی،مجموعه ی اعتقادات و نقش های اجتماعی را می آزماییم،تا مناسب ترین آنها را برای خود بیابیم.ظاهرا اشخاصی که در رسیدن به سلامت روان تلاش بیشتری را به کار می بندند،کسانی هستند که در خود آن قدر احساس ایمنی می کنند که تجویزهای متفاوت را تجربه کنند تا اعتبار آنها در آزمایشگاه زندگی روزمره شان بیازمایند.دیگران می توانند مسیری را برای دنبال کردن پیشنهاد کنند،ولی تنها خود ما هستیم که می توانیم سودمندیش را بسنجیم. 


مطب مشاوره نیاوران

تهران - نیاوران - چهارراه مژده - جنب بانک پارسیان - ساختمان سروستان -ط2 

021-22711440

021-22710521

 

ما را در اینستاگرام دنبال کنید:

https://www.instagram.com/tehranmoshaver

 

مثبت اندیشی

احساس عزت ، کرامت ، شکوه و عظمت روح ، انسان را معمولا بر آن می دارد تا قوی و مثبت باشد و عادت پوزش خواستن و خود را خفیف و کوچک ساختن را از سر دور کند . خود را دست کم گرفتن و برای خود قدر و ارزش و اعتبار قائل نشدن ، آدمی را در هیچ چالش و ستیز و تلاشی پیروز میدان نخواهد ساخت و نه تنها در کارزار زندگی ، کامیاب و موفق نخواهد شد ، بلکه رویاها و آرزوهای خود را نیز به باد خواهد داد و نیروی اراده خود را نابود و توان کار و فعالیت را از خود سلب خواهد کرد . 

اگر پوزشی در ازاء هیچ و پوچ می خواهیم ، در واقع نصف اراده خود را آشکار ساخته ایم و به نمایش گذاشته ایم .


فردی که در خیابان با ظاهری آشفته ، تلو خوران می رود و به همه تنه می زند و با نگاهی خشن به رهگذران می نگرد در واقع قصد دارد تا احوال درون خود را به معرض نمایش بگذارد و شخصیت واقعی خود را فاش سازد که چگونه در نتیجه اثر پذیری از افکار و القائات منفی و تفکرات سیاه و مخرب ، چنین سرنوشتی برای خود رقم زده و به این روز افتاده است .


شخصی که چه بسا ترس و بزدلی زندگی سراسر رنج و عذاب و زجر و شکنجه ای برایش رقم زده است ، شاید هرگر نفهمد که افکار منفی و سیاه روزمره خود وی ، او را به چنین نکبتی گرفتار کرده و تلقینات و نجواهای درونی اش دائما در گوشش خوانده اند که چه موجود حقیر و کوچک و بی مقداری است و باید به همین سرنوشت بسازد و هرگز نباید فکر موفقیت و خوشبختی را به سر راه دهد ، زیرا سرنوشت و تقدیر او را با شکست و بدبختی سرشته اند .


برای پرورش عادت تفکر مثبت ، نخست بایستی بهترین صفات و خصلت ها را در خود و دیگران دید و پیدا کرد و در عین حال خود را قادر به انجام خطیر ترین کارها دانست و واقعا باور کرد و از لحاظ ذهنی به این موضوع ایمان آورد که افکار ما هستند که ما را می سازند و شکل می دهند .


به یاد داشته باشیم که انسان حاصل تفکرات دیروز خویش است . یعنی هرچه دیروز اندیشیده ، امروز همان است و افکاری را که امروز در سر می نشاند ، فردای خود را خواهد ساخت اما افکاری که موذیانه در سر جای می گیرند اگر شخص مواظب و هوشیار نباشد ، ناخودآگاه خود را به سراچه ذهن می رسانند و در آن جای خوش می کنند . در این صورت تنها چاره ای که می ماند بیرون راندن و تا راندن این قبیل افکار و تخیلات و جایگزین کردن آنها با افکار مثبت و سازنده است و به خود قبولاندن که از اراده ای پولادین برخوردار است و قادر به انجام هر کاری می باشد و مخلوق خوب خداست و روز به روز بر قدرت و اعتبار وی افزوده می شود تا کارهای سخت و خطیر را به سامان برساند و به سرنوشت تابناک و موفق و پیروز خویش برود .



مطب مشاوره و روانشناسی

تهران - نیاوران - چهارراه مژده - جنب بانک پارسیان - ط2 

021-22711440

021-22710521

امتناع از مدرسه

اگرچه بیشتر کودکان تا حدودی از رفتن به مدرسه می ترسند یا اضطراب دارند ، اما اضطراب برخی از آنها آنقدر شدید است که به هیچ وجه حاضر نیستند به مدرسه بروند . این امر مشکلی جدی یه شمار می رود زیرا نه تنها ناراحتی زیادی برای کودک به همراه دارد بلکه در رشد اجتماعی و تحصیلی وی نیز اختلال ایجاد می کند .


امتناع از مدرسه رفتن سبب ناراحتی والدین و معلمان نیز می شود . چنانچه امتناع از مدرسه رفتن درمان نشود ، کودکان مبتلا به نشانه های شدید این اختلال در معرض خطر فزاینده ی ابتلا به اختلالات اضطرابی و افسردگی در دوران بزرگسالی و نیز مشکلاتی در زمینه ی سازگاری اجتماعی و اشتغال قرار می گیرند . این نکته بدان معنا است که تشخیص زود هنگام و درمان موفق از ضرورت برخوردار است .


امتناع از مدرسه رفتن با فرار از مدرسه تفاوت دارد . کودکانی که از روی عادت از مدرسه فرار می کنند معمولا دچار مشکلات رفتاری ضد اجتماعی هستند . کودکان مبتلا به امتناع از مدرسه رفتن اگر برای مدرسه رفتن تحت فشار قرار گیرند علائم اضطراب یا حتی هراس را نشان می دهند ، اما رفتار ضد اجتماعی ندارند . معمولا وقتی مجبور می شوند به مدرسه بروند دچار تغییرات فیزیولوژیکی بارزی مثل تنش عضلانی و تنفس نامنظم می شوند . 


احتمال دارد به خاطر برانگیختگی شدید دستگاه عصبی سمپاتیک رنگ پریده به نظر برسند اگر کودکان مبتلا به امتناع از مدرسه رفتن خانه را به قصد مدرسه ترک کنند ممکن است از وارد شدن به ساختمان مدرسه بپرهیزند یا به خانه تلفن کنند و بخواهند که یکی از والدین دنبال آنها برود این کودکان برای امتناع از رفتن به مدرسه یا ترک آن به شیوه های مختلفی مثل اعتراض کلامی قشقرق و سر و صدا به پا کردن متوسل می شوند .


وقتی امتناع از مدرسه رخ می دهد علل متعددی نیز مطرح است که باید مد نظر قرار گیرد .

ترس یا اضطراب مربوط به جنبه ی خاصی از محیط مدرسه ، مثلا ترس از ویژگی های خاصی از مدرسه (برخی معلمان ، امتحان ، راهرو ها ، توالت ها و ...)


موقعیت های اجتماعی ناراحت کننده در مدرسه که از روابط منفی با همسالان یا معلمان نشات می گیرند خصوصا آنهایی که متضمن ارزیابی هستند .


رفتارهایی توجه برانگیز که به اضطراب جدایی مربوطند . این رفتارها شکایت های جسمی یا قشقرق به راه انداختن ، به هنگامی که کودک قرار است به مدرسه برود ، را شامل می شوند .


موقعیت های پاداش دهنده و فرصت های موجود برای رفتارهای مطلوب ، مثل تماشای تلویزیون که هنگام ماندن در خانه اتفاق می افتند . این انگیزه ها ممکن است علاوه بر امتناع از مدرسه رفتن با فرار از مدرسه نیز در ارتباط باشند .



مطب مشاوره و روانشناسی

تهران - نیاوران - چهارراه مژده - جنب بانک پارسیان - ط2 

021-22711440

021-22710521

کمرویی

" کمرویی " یک  مشکل فردی بی سر و صدا است . چنان شایع گشته که می توان آن را یک بیماری اجتماعی نامید .

 بررسی های اجتماعی نشان می دهد که در خلال سال های آینده ، به خاطر افزایش انزوا ، رقابت و تنهایی افراد ، این مشکل افزایش خواهد یافت .


در حقیقت می توان گفت که کمرویی یک ناتوانی است و نتایج آن می تواند ویرانگر باشد . به این صورت که ملاقات با افراد جدید و دوست یابی با کسب لذت واقعی از تجربیات خوب ، را دشوار می سازد .


کمرویی مانع دفاع از حقوق خویش ، ابراز عقیده و بیان ارزش های فردی می گردد . کمرویی ارزیابی مثبت از نقاط قوت شخصیت را محدود و اشتغال شدید فکری نسبت به انواع واکنش های فردی ایجاد می کند .


همچنین تفکر مثبت و برقراری ارتباز ثمربخش را دشوار می کند .


با توجه به محدودیت های مذکور ، اگرچه زودتر این گرفتاری بررسی نگردد ، افراد ، زندانی کمرویی خویش خواهند شد . برای اجتناب از بروز این مشکل ، باید کمرویی را شناخت تا بتوان محیطی حمایت گر ایجاد نمود که در آن افراد کمرو بتوانند با احساس امنیت از زندان فردی خود خارج شده ، آزادی گفتار ، رفتار و زندگی اجتماعی خود را بازیابند .



مطب مشاوره و روانشناسی

تهران - نیاوران - چهارراه مژده - جنب بانک پارسیان - ط2 

021-22711440

021-22710521